زمانی بر مردم خواهد آمد که چهره شان چهره انسانی و قلوبشان قلوب شیطانی است. مانند گرگ های بیابانی خون می ریزند، از کارهای بد یکدیگر را نهی نمی کنند. اگر آنها را تبعیت کنی، تو را به تردید می اندازند.
فارس: واژه «آخرالزمان» یکی از واژههایی است که بارها در روایات پیشوایان معصوم(ع) و متون ادیان الهی آمده است. آخرالزمان نه فقط یک دوره زمانی خاص است، بلکه واقعاً به مرحلهای ویژه در پایان زمان اتلاق میشود. فهم زمانی دقیق و تعیین این دوره، بسیار سخت و بلکه ناممکن است.
به همین خاطر، ادیان به بیان خصوصیات این دوره پرداختهاند. البته به نظر می رسد آخرالزمان از چنان وسعت زمانی ای برخوردار باشد که بتوان مطمئن بود هنوز تا پایان زمان، راه درازی مانده است. چرا که پیامبر اکرم(ص) در ادیان الهی، پیامبر آخرالزمان معرفی شده است و زمان ظهور امام عصر(عج) نیز آخرالزمان بیان شده است و زمان وقوع قیامت هم آخرالزمان معرفی شده است. در متون دینی ما بارها عبارت آخرالزمان آمده است، در این میان ویژگی های متفاوتی از آخرالزمان ذکر شده که کنار هم قرار دادن آنها می تواند تصویر روشنی از آخرالزمان به ما بدهد.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره «دینداری در آخرالزمان» در یادداشتی مینویسد:
پیامبر اکرم اسلام(ص) فرموده اند: «یکون فی آخر الزمان عباد جهّال و قرّاء فسقه»(1)؛ در آخر الزمان، پرستش گرانی نادان و قرآن خوانانی گناهکار (و فاسق) خواهد بود.
کتاب معارج الیقین فی اصول الدین نوشته شیخ محمد بن محمد سبزواری از قول پیامبر اکرم(ص) نقل می کند که فرمودند: گروهی از امّت من در آخرالزمان خواهند آمد که به مساجد می روند و دور هم می نشینند و در مسجد در مورد محبّت دنیا حرف می زنند. با آنها ننشینید.(2)
همچنان که در مورد برخی علمای ریاکار آمده است: مردم را به آخرت ترغیب می کنند و خود به آن علاقه ای ندارند و مردم را به زهد در دنیا دعوت می کنند ولی خود زهد نمی ورزند.(3)
در روایتی دیگر از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که روزی ایشان در جمع اصحاب خود به کودکی نگاه کردند و بعد فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان به سبب پدرانشان. به ایشان عرض شد: به سبب پدران مشرک و کافرشان؟ فرمودند: نه! از پدران مسلمانشان که هیچ چیزی از واجبات را به آنها یاد نمی دهند و اگر آنها خود بخواهند فرا بگیرند نیز منعشان می کنند و به جای آن به کمترین چیز از دنیا برای فرزندانشان راضی می شوند.(4)
پیامبر اکرم(ص) در روایتی در بیان حال همه مردم و نه فقط مسلمانان آخرالزمان می فرمایند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که چهره شان چهره انسانی و قلوبشان قلوب شیطانی است. مانند گرگ های بیابانی خون می ریزند، از کارهای بد یکدیگر را نهی نمی کنند. اگر آنها را تبعیت کنی، تو را به تردید می اندازند، اگر برایشان حرف بزنی، تو را تکذیب می کنند و اگر از نزد آنها بروی، بد تو را می گویند. سنت الهی نزد آنان بدعت و بدعت نزد آنان سنّت است. انسان حلیم در چنین جامعه ای فریب خورده دانسته می شود و فریب دهندگان، انسان های حلیم معرفی می شوند. مؤمن بین آنها مستضعف است و فاسق و گنهکار، محترم... پناه بردن به آنها عین پشیمانی، عزتمندی با آنها عین ذلّت و خواستن از آنها عین فقر است.(5)
ایشان در بیان دیگری می فرمایند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که شکم هایشان خدای آنهاست و زنان قبله آنان و دینارهایشان دین آنان و شرفشان، متاع خرید و فروش آنهاست. از ایمان جز اسم آن و از اسلام جز آداب آن و از قرآن جز تدریس آن چیزی نمی ماند. مساجد آنها آباد و قلوبشان از هدایت ویران است. دانشمندانشان بدترین مخلوقات روی زمین محسوب می شوند. برخی در آخرالزمان قرآن می خوانند امّا قرآن به قلوب آنها راه ندارد. «لا یجاوز ایمانهم حناجرهم» یعنی ایمان از حنجره هایشان عبور نمی کند.(6)
علاوه بر شاخصه ارزشمندی دنیا در زندگی مردم آخرالزمان که ناشی از کم توجهی آنها به آخرت می باشد، شاخصه دیگر این مردم، با توجه به روایات وارده، نجات یافتن عدّه ای در آخرالزمان از شر دنیا و گرفتاری های آن است. این افراد اگر چه در اقلیّت زندگی می کنند و همواره از هر جهت مستضعف اند، امّا در ایمان خود راسخ اند. در دینداری این گروه سه محور لحاظ شده است:
1. ایمان به غیب: نگاه اینان به غیب، نگاهی ماورای این دنیاست و غیب در نظر اینان، نه یک مسأله معرفت شناختی بلکه یک حقیقت هستی شناختی است. همچنان که در برخی روایات، غیب را مسأله وجود حضرت بقیة الله الأعظم(عج) دانسته اند و ایمان آورندگان به غیب در آخرالزمان، ثابتان در امر غیبت حضرتش معرفی شده اند.
از همین جهت است که پیامبر اکرم اسلام(ص) در وصف این گروه از مردم آخرالزمان در روایتی به حضرت علی(ع) می فرمایند: یا علی! عجیب ترین افراد در ایمان و بزرگترین آنها در ثواب، قومی هستند که در آخرالزمان می آیند. پیامبر اکرم(ص) را ندیده اند و امام نیز از نظر آنها پنهان است و آنان در سیاهی به روشنی ایمان می آورند (یا از روی نوشته ها ایمان می آورند.(7)
2. سختی در دینداری: ویژگی دیگر مردم آخرالزمان، دینداری در آخر الزمان است که در روایات آمده است که توجه و تقیّد به دینداری جزء سخت ترین کارهاست و دینداران در نهایت مشقّت، دین خود را حفظ می کنند و البته خداوند نصرت خود را بر مقیّدان به دینداری در آخر الزمان فرو خواهد فرستاد.
3. انتظار ظهور منجی: عقیده به ظهور منجی در عقاید اسلامی، وسعت فوق العاده ای دارد و به عنوان یک عقیده زیر بنایی شناخته شده است و تنها یک مذهب از مذاهب اسلامی معتقد به این امر نیستند بلکه در تمامی فرق اسلامی این بحث ریشه دارد به طوری که مردم آخرالزمان تشویق برای انتظار فرج گشته و عامل نجات از فتنه های آخر الزمان را فرج منجی خوانده اند.
پیامبر اکرم(ص) در سال دهم هجرت در غدیر خم در آن اجتماع بی نظیر که از سراسر بلاد اسلامی و از همه اقشار و صفوف حضور داشتند، 4 بار نام مبارک آن حضرت را در خطبه معروف غدیر طرح نمود و فرمود: «... آگاه باشید که آخرین خلیفه از ما، قائم آل محمد(ص) است» و سپس در چند جمله پشت سر هم، صفات و ویژگی های آن حضرت را چنین تبیین فرمود: اوست غلبه کننده بر ادیان، انتقام گیرنده ظالمان، او فاتح دژها و منهدم کننده آنهاست. او وارث دانش ها و حاکم بر ادراکهاست. او ولی خدا بر روی زمین است و بالاخره او کسی است که تمام گذشتگان، ظهور او را پیشگویی کرده اند.(8)
در مورد حتمی بودن ظهورش، حضرت محمد(ص) فرموده اند: اگر از زمان فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند مردی از اهل بیت مرا بر میانگیزد تا زمین را پر از عدل کند همچنان که از جور پر شده باشد.(9)
پینوشتها:
1. سبزواری، محمد بن محمّد، معارج الیقین فی اصول الدین، تحقیق علاء آل جعفر، موسسه آل البیت، 1413ق، ص131. مستدرک حاکم، ج4، ص315.
2. همان، ص179 و 356. مجموعه ورّام، ج1، ص69.
3. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، موسسه آل البیت، ص90. تنبیه الخواطر، ج1، ص301.
4. معارج الیقین، ص285، مستدرک الوسائل، ج15، ص116، ح1770.
5. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج22، ص453.
6. المکتبة الشاملة، صحیح کنوز السنة النبویّة، السنن الکبری للنسائی.
7. معارج الیقین، ص508. خصال ص594. من لایحضره الفقیه، ج4، ص366. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج52، ص125، ح12.
8. بحارالأنوار، همان، ج51، ص109.
9. سجستانی، سنن ابو داود، ج2، ص207. التذکرة، ص204. منهاج السنّة، ص211
منبع : فردا
امام حسین(ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سپید شد. با این حال، ما خود را در شمار عبادالرحمن میشماریم، غافل از اینکه تمام اعضا و جوارح انسان فردای قیامت بر کارهایی که انجام داده، شهادت میدهند.
فارس: عظمت واقعه عاشورا و نمایش بینظیر فضایل الهی اهلبیت علیهمالسلام در مقابل دشمنان خدا و رسول او موجب شد که این رویداد عظیم از جهات گوناگون از دیگر رویدادهای بزرگ عالم متمایز شود؛ مصیبتی که پیش از وقوعش، ملائکه الهی و انبیا و اوصیا علیهمالسلام در سوگ آن نشستند و پس از وقوع آن نیز ائمه هدی علیهمالسلام به یادآوری این مصیبت بزرگ پرداختند و مجالس عزا برپا کردند.
نوشتاری که در ادامه میخوانید برگرفته از کتاب «رحمت واسعه» شامل مجموعه گفتارهای عاشورایی آیتالله محمدتقی بهجت است:
* از ماست که بر ماست
کاری بر سر خود میآوریم که دشمن نمیآورد. آیا هیچ دشمنی میتوانست آن بلا را بر سر عمر سعد بیاورد که خودش در یک شب آورد؟! مؤمنین با این همه پیشامدها، برای نجات اهل ایمان بر تضرع و ابتهال و التجاء محتاج هستند. چنانکه در شبانهروز به نان احتیاج دارند، به دعا و تضرع نیازدارند.
* خود را مریض نمیدانیم
خود را مریض نمیدانیم و گرنه علاج آسان است. در روایت آمده است: «امام حسین(ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سفید شد!»
با این حال، ما خود را در عِداد [و شمار] عبادالرحمن میشماریم، غافل از اینکه تمام اعضا و جوارح انسان فردای قیامت بر کارهایی که انجام داده است، شهادت میدهند؛ «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»؛ امروز بر دهانشان مهر مینهیم و دستهایشان با ما به سخن میآیند و پاهایشان به آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند.
امروز بشر در فکر ضبط کردن صدای حضرت داود علیه السلام است، غافل از اینکه ملائکه از عمل خود او عکسبرداری میکنند، بلکه گفتار و صدای او را نیز ضبط مینمایند.
* کشتن امام و انتظار عید؟!
در روایت آمده است که وقتی سیدالشهدا علیه السلام را شهید نمودند، خداوند متعال به ملکی دستور داد که ندا در دهد: «أیتها الْأُمتةُ اظالمة القاتلة عترة نبیّها لا وفقکم الله تعالی لِفطرٍ و لا أضْحی»( ای امت ستمکاری که نواده پیامبرتان را کشتید، هرگز خداوند متعال شما را به عید فطر و اضحی موفق نگدارند!).
گویا این دعا باید مصداق داشته باشد؛ لذا اگرچه در رؤیت هلال ماه مبارک رمضان راه احتیاط برای شیعه وجود دارد که تا هلال شوال ثابت نشده، روزه میگیرند، ولی با احتیاط، فطر واضحی درست نمیشود!
در واقع، این روایت میخواهد بگوید که امام را نخواستید، فطر و اَضحی را میخواهید چه کار؟! ناقهای برای شما فرستادیم، خودتان نخواستید و پی کردید!
* مصیبت هزار ساله
وقتی تأمل میکنیم، میبینیم همه قضایای امام حسین علیهالسلام در یک روز واقع شد و وقتی مردم کوفه و بصره از قضیه قتل آن حضرت مطلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلای آن حضرت و شهادت و اسارات اهل بیت علیهمالسلام خدا میداند که اهل ایمان چقدر نراحت بودند، به حدی که گویا باورشان نمیشد. در طول این مدت دل اهل ایمان خون بود. اما ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجت(عج) گرفتار است و دشمنها نمیگذارند بیاید و او را حبس کردهاند. آیا حبسی از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادی نشان دهد و خود را معرفی کند؟!
در این مافوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا میداند که قلوب اهل ایمان چقدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غایب علیهالسلام در مصائب و گرفتاری شبیه قضیه حسین بن علی علیهالسلام، به این مدت طولانی گرفتار باشد و ما برقصیم و شادی کنیم؟!
منبع : فردا
حضرت علی (ع) مولود کعبه آینه حق نمای تمام جمال الهی است. او انسان کاملی است که مظهر عبودیت، مظهر شجاعت، ایثارو انفاق، اسوه صبر و استقامت، مجسمه تقوی ومعنی حقیقی عدالت است که زیارتش عبادت و ذکرش مایه صعود و رشد وتعالی برای بشریت است
حجت الاسلام عباسعلی باباگل زاده، کارشناس مذهبی در یادداتشی به مناسبت روز ولادت امیر المومنین حضرت علی (ع) به خصایص برجسته ایشان در دوران حیاتشان اشاره داشته وشرایط امروز جهان اسلام را ناشی از فراموشی آرمانهای و آموزهای دینی در میان جوامع عربی و اسلامی دانسته و عنوان می کند:« آنها میخواهند اسلام واقعی و ناب محمدی و سیره آئمه اطهار را در جهان بدنام نشان دهند. نمونه دیگری از اسلام دروغین حکومت آل سعود است که بهراحتی دستشان به خون بیگناهان و کودکان معصوم وزنان و مردم غیرمسلح آلوده است.»وی همچنین ابراز امیدواری می کند:« اسلام ناب دنبال محبت، صلحدوستی، کرامت انسانی و آزادی است به امید روزی که در سراسر عالم همه انسانها در صلح و دوستی و آرامش زندگی کنند و باریشه کن شدن ظلمتها و تاریکی و زیادهخواهی عدالت حقیقی در جهان حاکم شود.»در مخزن لا یموت، دردانه علی است کون ومکان، امیر و فرزانه علی استدر کعبه قدم، نهاد تا بر همه کس معلوم شود که صاحب خانه علی استعلی مولود کعبه آینه حق نمای تمام جما ل الهی است، او انسان کاملی است که مظهر عبودیت، مظهر شجاعت، ایثارو انفاق، اسوه صبر و استقامت، مجسمه تقوی ومعنی حقیقی عدالت است که زیارتش عبادت و ذکرش مایه صعود و رشد وتعالی برای بشریت است.که در هنگام ولاد تش به امر الهی دیوارکعبه شکافته میشود تا او در آن مکان مقدس که محل عبادت است چشم به جهان بگشوید تا همگان بدانند که عبودیت و بندگی با علی معنی پیدا میکند، عالمان و دانشمندان بزرگ شیعه و اهل سنت دراین که ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام در خانه کعبه واقع شده است اتفاق نظر دارند و این کرامت شامل هیچ بشری نشده است و این عظمت مختص به حضرت علی (ع) است؛ که در واقع پرداختن تفصیلی به این موضوع و ابعاد شخصیتی آن بزرگ مرد تاریخ و دروازه علم، آغازگر اشاعه عدالت والاترین الگوی شهامت و دیانت در این مقال نمیگنجد و قلم فرد کوچکی چون حقیر در نگارش پیرامون این شخصیت فرزانه به خود میلرزد و اجازه گستاخی به خود نمیدهد. من کجا و مدح آن محبوب بی همتا کجا؛ ولی سرانجام با استعانت از حضرت حق به خود گفتم درست است که پرداختن به چنین کاری در توان اندکی چون تو نیست اما گفتم به خود منگر که بضاعتت چیست؟ بنگر و ببین سخن در وصف کیست؟ من چه گویم به مدح حیدر عاجزازمدح علی جن و بشرآری او رمز ابدی و سر مکتوم خلقت است که بشریت را به حیرت وا داشته و همه فضائل و زیباییها را یکجا در وجود خویش جمع کرده است که دروصف او بزرگان و اندیشمندان عاجزند جورج جرداق نویسنده و دانشمند مسیحی در وصف امام علی (ع) میگوید ای روزگار کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، وای طبیعت کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگری میدادی.امام علی (ع) جوانمردی است که که ستون آسمان و زمین از هیبتش میلرزد اما خود از آه یتیمی! امام وقتی میشنوند در محدوده حکومتش خلخال از پای پیر زن یهودی بیرون کشیده شده است میفرماید: جا دارد انسان از غصه بمیرد و یا با شنیدن درد دل یک بیوه زن صورت خود را برای تذکر و یادآتش جهنم، به آتش تنور نزدیک می کندو ناله می زند به راستی اوکیست آری او علی است آینه تمام نمای حق، حتی وقتی در جنگ با شامیان میشنود که یارانش در اثر خدعه وفریب ورزی دشمنان به دشمن دشنام میدهند به آنان میگوید من از زشتگویی شما ناخشنودم و یارانش را نهی میکند از بد گویی دشمن ستمگر. از نظر امام علی (ع) انسانها محترماند وفقط انسان بودن دلیل کافی است برای اینکه حقش تضیع نشود البته این انسان تا زمانی که فتنه گری و ظلم بر عباد نکند.درفرازی ازعهد نامه مالک اشتر امام علی خطاب به مالک میفرمایند: شعار قلبت را مهر به مردم، دوستی آنان و ملاطفت در حقشان قرار ده، برای رعیت چون حیوان درنده نباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا رعیت دو گروهاند یا برادرانت در دین هستند و یا هم نوعانت در آفرینشاند که لغزشهایی ازایشان پیش میآید و علتهایی بر آنها عارض میشود و کارای ناپسند به سهو یا عمد از آنها سر می زند، پس همانطور که تونسبت به گناهانت از خدا انتظار عفو و گذشت داری، آنها راهم موردعفو و گذشت قرارده زیرا تو از آنها بالاتری و بالاتر از تو کسی است که به تو ولایت داده و از او بالاتر خداست و هم اوست که از تو کفایت امر مردم را خواسته و بدین وسیله تورا مورد آزمایش قرار داده است، نگاه کنیم ببینیم امام چگونه با تقسیم بندی مردمان تحت حکومت، مالک را توصیه میکند که همه افراد جامعه را با یک نگاه و بطور مساوی مد نظر بگیرد و حقوق آحاد ملت را به طور یکسان و بدون کوچکترین تبعیض در اختیار آنان قرار دهد. در فرازی دیگر امام در عهد نامه میفرمایند ای مالک مگو من اکنون بر آنان مسلطم، از من فرمان دادن است و از آنها اطاعت کردن است، زیرا این کار عین راه یافتن فساد در دل و ضعف در دین ونزدیک شدن به سلب نعمت (الهی) است. در کدام حکومت بین المللی و دموکراسی و دموکراتیک نسبت به مردم و رعیت وزیر دستان و انسانها چنین نگاهی وجود دارد جزدر حکومت عدل علوی.در حکومتهای امروزی که دم از حقوق بشر و حقوق بینالمللی میزنند آیا چنین نگاهی وجود دارد آیا برای آزادی و شخصیت انسانها اینگونه ارزش قائل هستند؛ یا در حرف و عمل فاصله طولانی وجود دارد، آنچه امروز مشهود است مدعیان حقوق بشر فقط در فکر منافع خودشان هستند و درصدد استثمار ملتها و حقوق بشر را ابزاری قراردادند. برای تهاجم و فریب افکار مردم نمونه بارز آن حمایتهای همهجانبه استکبار جهانی از داعش که در حقیقت تشکیل و سازماندهی چنین گروهای محصول مدعیان حقوق بشر دروغین است. آنها میخواهند اسلام واقعی و ناب محمدی و سیره آئمه اطهار را در جهان بدنام نشان دهند. نمونه دیگری از اسلام دروغین حکومت آل سعود است که بهراحتی دستشان به خون بیگناهان و کودکان معصوم وزنان و مردم غیرمسلح آلوده است. زشتترین و وحشتناکترین اعمال غیرانسانی را انجام میدهند و ادعای مسلمانی دارند و حامیان حقوق بشر هم یا ساکتاند و یا حامی تروریستها و ظالمان که حتی اجازه نمیدهند مردم مظلوم و ستم دیده یمن از کمترین امکانات و نیازهای ضروریشان که دارو و غذا است بهره ببرند، باید بدانیم عملکرد داعشی ها و آل سعود و دیگر گروههای تکفیری در مسیر اسلام نیست. بلکه درصدد بدنام نمودن اسلام در افکار جهانی هستند که ملتهای مسلمان باید بیش از این دقت و توجه داشته باشند. اسلام ناب دنبال محبت، صلحدوستی، کرامت انسانی و آزادی است به امید روزی که در سراسر عالم همه انسانها در صلح و دوستی و آرامش زندگی کنند و باریشه کن شدن ظلمتها و تاریکی و زیادهخواهی عدالت حقیقی در جهان حاکم شود.
منبع خبر گزاري برنا
حضرت آیتاللهالعظمی جوادی آملی در جلسه تفسیر: متولی کعبه باید متقی باشد .
سه شنبه 25 فروردین 1394 14:00 شماره خبر : 3141808
آیتاللهالعظمی جوادی آملی در جلسه تفسیر:
متولی کعبه باید متقی باشد
گروه حوزههای علمیه: مفسر قرآن کریم و مرجع تقلید شیعیان تاکید کرد: امروز نجات حرمین شریفین از اسارت آل سعود جهاد اکبر است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی، امروز 25 فروردین ماه در درس تفسیر در مسجد اعظم در سخنانی با اشاره به وقایع اخیر عربستان گفت: آن سالی که حادثه تلخ زائران ایرانی در حرمین شریفین اتفاق افتاد، عدهای مقالاتی نوشتند که مکه و مدینه باید در اختیار چه کسی باشد؟ و چه کسی باید متولی آن باشد.
وی ادامه داد: متولی سرزمین وحی باید مردان با تقوا باشند، نه آل سعود. اینها کسانی هستند که اجداد آنان کعبه را بتخانه و آنجا را شرابخانه کرده بودند و کلیدداری کعبه را در مجلس قمار با چند مشک شراب باختند و تولیت آن را با چند مشک شراب معامله کردند.
جهاد اکبر
این مفسر قرآن با بیان اینکه نجات مکه و مدینه از دست آل سعود وظیفه آحاد مردم است، بیان کرد: به فکر دولتها نباید بود؛ خود ملل اسلامی اگر به این فکر باشند که حرمین را از شر آل سعود نجات دهند، این جهاد اکبر است.
وی افزود: بارها عرض شد که اینها اگر بخواهند غدیر را خاموش کنند و سقیفه را جای آن بنشانند، فرهنگ یک ملت را به اسارت میبرند و وقتی فکر ملتی به غارت رفت، تسلیم میشود چون دلیلی برای قیام ندارد.
انسان باید همیشه کارهای خویش را خودش انجام دهد و هیچ گاه کاری را بر دوش دیگران نیندازد حتی اگر بخواهد به عبادت پروردگار برود باید کارهایش را شخصا انجام دهد، نه این که کارهای خود را به دوش دیگران بیندازد و به عبادت بپردازد. در حقیقت کار وتلاش یک نوع عبادت محسوب می شود و خداوند متعال از انسان های کم کار و تنبل بی زار است.
استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب داستان راستان داستانی با عنوان همسفر حج از امام صادق(ع) ذکر میکنند که چنین است:
مردی از سفر حج برگشته ، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق تعریف میکرد ، مخصوصا یکی از همسفران خویش را بسیار می ستود که ، چه مرد بزرگواری بود ، ما به معیت همچو مرد شریفی مفتخر بودیم . یکسره مشغول طاعت و عبادت بود ، همینکه در منزلی فرود میآمدیم او فورا به گوشه ای میرفت ، و سجاده خویش را پهن میکرد ، و به طاعت و عبادت خویش مشغول میشد .
امام : " پس چه کسی کارهای او را انجام میداد ؟ و که حیوان او را تیمار میکرد ؟ "
البته افتخار این کارها با ما بود . او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت .
امام فرمودند: " بنابر این همه شما از او برتر بوده اید " .
همانطور که در داستان خواندیم انسان نباید کارهای خودش را به بهانه عبادت و دعا به دوش دیگران بیندازد. انسان باید سعی کند کارهای شخصی را خودش انجام دهد و در واقع سر بار و یا مزاحم دیگران نباشد .
منبع :
برگرفته کتاب داستان راستان جلد اول اثر استاد شهید مرتضی مطهری
شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق ( ع ) آمد و گفت : « درباره من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد ، که خیلی فقیر و تنگدستم » .
امام : « هرگز دعا نمی کنم » .
چرا دعا نمی کنید ؟ !
« برای اینکه خداوند راهی برای این کار معین کرده است . خداوند امر کرده که روزی را پی جویی کنید و طلب نمایید . اما تو می خواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی .
منبع: داستان راستان استاد شهید مطهری
وسائل چاپ امیر بهادر ج 2 ص 529
نماز آخرین توصیه انبیاء
1. أحَبُّ الأعمَالِ إلَی الله - عز وجل - الصَّلوةُ و هِی آخَر وَصَایا الأنبِیاء
نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیت های پیامبران الهی است.
میزان الحکمة، ج 5، ص 397
نماز و خدمت
2. إنَّ طَاعَةُ الله خِدمَتُه فِی الأرضِ فَلَیس شَیءٌ مِن خِدمِته یَعدِلُ الصَّلاة
پیروی و اطاعت از پروردگار، خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست.
میزان الحکمه، ج 5، ص 318
بهترین اعمال در قیامت
3. إنَّ أفضَل الأعمالِ عِندَالله یَومَ القِیامة، الصَّلوة
همانا بهترین عمل نزد خداوند، در روز قیامت، نماز است.
مستدرک الوسائل، ج 3، ص 7
آخرین سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله)
4. عَلَیکَ بِالصَّلاة! فَإنَّ آخَر مَا اُوصِی بِه رَسُولُ الله و حَثَّ عَلَیه، الصَّلاة
بر تو باد به نماز! زیرا آخرین چیزی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن سفارش و بر انجام آن تاکید نمود، نماز است.
بحار الانور، ج 84، ص 236
ارزش نماز
5. إذا قَام المُصَلِّی إلَی الصَّلاة، نَزَلَت عَلَیه الرَّحمَة مِن أعنَانِ السَّماء إلی أعنانِ الأرضِ و حُفَّت بِه المَلائِکة و نَاداهُ مَلَکٌ لَو یَعلَم هَذا المُصَلِّی مَا فِی الصَّلاة مَا انفّتَل
هنگامی که انسان به نماز ایستد، رحمت خدا ازآسمان بر او نازل می شود و ملائکه اطرافش را احاطه کرده و فرشته ای می گوید: اگراین نمازگزار ارزش نماز را می دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمی شد.
اصول کافی، ج 3، ص 265
علامت عامل دین
6. قَال لُقمان لإبنِه: لِکُلِّ شَیءٍ عَلامَةٌ یُعرَفُ بّها و یُشهَد عَلیها و أنَّ لِلدِّینِ ثَلاث عَلاماتٍ: العِلم و الإیمان و العَمَل بِه، (إلی أن قال) ولِلعَامِل ثَلاث عَلاماتٍ: الصَّلوة و الصِّیام و الزَّکوة
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: برای هر چیزی علامتی است که به وسیله آن علامت شناخته می شود و به او شهادت داده می¬شود. به درستی که برای دین سه علامت است: علم، ایمان و عمل به ایمان؛ تا آنجا که فرمود: برای عامل به دین سه علامت است: نماز، روزه و زکات.
مستدرک الوسائل، ج 1، ص 183
باقیات صالحات
7. سَئَلتُ أبا عَبدِالله (علیه السلام) عَنِ البَاقِیاتِ الصَّالِحات، فَقَال: هِی الصَّلواة فَحَافِظُوا عَلَیها
ادریس قمی می گوید از امام صادق (علیه السلام) در مورد کارهای نیک ماندگار سؤال کردم، امام فرمود: آن نماز است، پس محافظت بر نماز کنید.
مستدرک الوسائل، ج 1، ص172
برتری نماز
8. أمّا أنَّهُ لَیسَ شَیءٌ أفضَل مِن الحَجّ إلّا الصَّلاة
به درستی که هیچ عملی بالاتر از حج نیست، مگر نماز.
وسائل الشیعه، ج3، ص 26
دو رکعت نماز و بخشش گناهان
9. مَن صَلَّی رَکعَتَینِ یَعلَم مَایَقُول فِیهِما إنصَرَف و لَیس بَینَه و بَینَ الله - عز وجل- ذنب إلا غَفَرَه لَه
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، در حالی که میان او و میان خدای عزوجل گناهی نیست، مگر این که خداوند برای او می بخشاید.
بحارالانوار، ج84، ص240
مراقبت در وقت نماز
10. إمتَحَنُوا شِیعتَنَا عِند ثَلاثٍ: عِند مَواقِیتِ الصَّلاة کَیفَ مُحافِظَتُهم عَلَیها، و عِند سِرارِهِم کَیف حفظَهُم لَها عِند عَدُوِّنا وإلی أموالِهِم کَیفَ مُواسَاتِهم لإخوانِهِم فِیها
شیعیان ما و پیروان ما را به سه مساله امتحان کنید:1- دراهمیت دادن به اوقات نماز، که آیا اول وقت نماز را برپا می دارند یا خیر؟2- حفظ أسرار، یعنی در حفظ اسرار و مسائل محرمانه کوشا هستند یا خیر؟3- و از حیث توانمندی های مالی، یعنی آیا در مال خود برای برادران دینی سهمی قائلند و دست آنها را می گیرند یا خیر؟
خصال صدوق، ج 1، ص 103
کمک ملائکه به نمازگزار هنگام مرگ
11. إنَّ مَلکَ المَوت یَدفَع الشَّیطان عَنِ المُحافِظ عَلَی الصَّلاة و یَلقنه شَهادة أن لا اله الله و أنّ مُحمداً رسُول الله فِی تِلک الحالة العَظِمیة
همانا "ملک الموت" شیطان را در دم مرگ از کسی که حافظ نماز است، دور می کند و شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین می کند.(توفیق شهادتین پیدا می کند).
وسائل الشیعه، ج 3، ص 19
تأثیر دو رکعت نماز مقبول
12. مَن قَبَّلَ الله مِنهُ صَلاة واحِدة لَم یُعَذِّبه
اگر خداوند از کسی دو رکعت نمازش را قبول کند، او را عذاب نمی کند.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 22
تمسک به نماز برای رفع مشکل
13. کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إذا أمَالَهُ أَمرٌ فَزَع قَامَ إلَی الصَّلاة ثُمَّ تَلا هِذِه الآیة "واستَعِینُوا بِالصَّبر والصَّلاة "
شیوه علی (علیه السلام) چنان بود که چون مشکل مهمی برای او پیش می آمد، به نماز می ایستاد و این آیه را می خواند: "... واستعینوا بالصبر و الصلاة".
تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 67
نماز و برطرف شدن اندوه
14. مَا یَمنَع أَحَدُکُم إذا دَخَل عَلَیه غَم مِن غُمُومِ الدُّنیا أن یَتَوضَّأ ثُمَّ یَدخُل المَسجِدُ فَیَرکَعُ رَکعَتَین یَدعَوالله فِیهِما، أما سَمِعتَ الله تعالی یَقُول: "واستَعِینُوا بِالصَّبرِ و الصَّلاة "
چه مانعی دارد که چون یکی از شما غم و اندوهی از غم های دنیا بر او درآمد، وضو بگیرد و به مسجد رفته و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود، خدا را بخواند. مگر نشنیده ای که خدا می فرماید:"واستَعِینُوا بِالصَّبرِ و الصَّلاة".
وسائل الشیعه ج 5، ص 263
نشانه قبولی نماز
15. مَن أحَبَّ أَن یَعلَمَ أقبَلت صَلاتُه أَم لَم تَقَبَّل فَلیُنظُر هَل مَنَعتَه صَلاتُه عَنِ الفَحشاءِ و المُنکَر فَبِقدرِ ما منَعتَه قُبِلَت مِنه
هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش قبول شده است.
بحار الانوار، ج82 ص 198
حاجت خواستن بعد از نماز
16. أنَّ الله فَرَضَ عَلیکُم الصَّلواتِ فِی أحَبِّ الأوقاتِ إلیه، فَاسئَلواالله حَوائِجَکُم عَقیِب فَرائِضَکُم
به درستی که خداوند نمازهای واجب را در بهترین و محبوب ترین اوقات واجب کرد، پس حاجات خود را بعد از نمازهایتان بخواهید.
بحار الانوار، ج 85 ،ص 324
نماز و عطر
17. رِکعَتانِ یُصَلِّیها المُتَعطَّر، أفضَل مِن سَبعِین رِکعَة یُصَلِّیها غَیرَ مُتَعطَّرٍ
دو رکعت نماز با عطر بهتر است از هفتاد رکعت نماز کسی که عطر نزده است.
مکارم الاخلاق، ص 42
رکوع و سجود طولانی
18. و عَلَیکُم بِطُول الرُّکُوع و السُّجود فَإنَّ أحَدکُم إذا طَال الرُّکوع و السُّجود یهتفُ إبلِیس مِن خَلفِه، فَقال یا وَیلَتاه! أطاعُوا وعَصَیتُ و سَجَدُوا و أَبِیتُ
بر شما باد به طول رکوع و سجده، که هرگاه یکی از شما رکوع و سجودش طول بکشد، شیطان به دنبال او فریاد می زند: وای بر من! او اطاعت کرد و من معصیت کردم، او سجده کرد و من سر باز زدم.
بحار الانوار، ج 78، ص 199
سجده نزدیکترین حالت
19. أَقرَبُ ما یَکُون العَبد إلَی الله و هَو سَاجِدٌ، قال الله: "وَاسجُد و اقتَرِب"
نزدیکترین حالت بنده به خداوند بزرگ وقتی است که در سجده است خداوند فرمود: "سجده کن وتقرب جوی".
روضة المتقین، ج 2، ص 38
معنای سلام
20. مَعنی السَّلام فِی کُلِّ صَلوةٍ الأمان، أی مَن أدّی أمرُالله و سُنَّة نَبِیِّه - صلی الله علیه و آله - خاشِعاً مِنه قَلبَه فَلَه الأمانُ مِن بَلاءِ الدُّنیا و برائَة مِن عَذابِ الآخِرة
معنی "سلام" در پایان نماز، امان است، یعنی هر کس که امرخدا و سنت پیامبرش را با خشوع قلب به جای آورد، از بلای دنیا در امان، و ازعذاب آخرت برکنار است.
مصباح الشریعه، باب سلام
خشوع در نماز
21. إذا کُنتَ فِی صَلاتِکَ فَعَلَیک بِالخُشُوع و الإقبال عَلی صَلاتِک فَإنَّ الله تعالی یقول: "الَّذِین هُم فِی صَلاتِهم خاشِعون"
هرگاه در حال نمازبودی، بر تو باد به خشوع و توجه کامل به نماز، چون خداوند در قرآن می فرماید: "اهل ایمان کسانی هستند که در نماز خشوع می ورزند".
میزان الحکمه، ج5، ص379
خشوع امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نماز
22. و کان علی (علیه السلام) إذا قَامَ إلَی الصَّلوةِ فَقال: "وَجَّهت وَجهِی لِلَّذِی فَطَر السَّمواتِ و الأرض" تَغَیَّر لَونُه حَتَّی یُعرَف ذلک فِی وَجهِه
هنگامی که علی (علیه السلام) به نماز می ایستاد، این آیه شریفه را می خواند: "رو می آورم با تمام وجودم به کسی که آسمان ها و زمین را آفرید" و رنگ مبارک حضرتش تغییر می کرد، به طوری که تغییر حالت و دگرگونی از صورت مبارکش بخوبی مشاهده می گشت.
میزان الحکمه، ج 5، ص 381
ملاک قبولی نماز
23. قَال الله تبارک و تعالی: إنَّما أقبَل الصَّلاةُ لِمَن تَواضَع لِعَظَمَتِی، و یَکُفُّ نَفسَه عَنِ الشَّهواتِ مِن أجلِی و یَقطَع نَهارَهُ بِذِکرِی و لایَتَعاظَمُ عَلَی خَلقِی و یُطعِم الجَائِع و یَکسُو العَارِی، و یَرحَم المُصاب و یُؤوِی الغَریب ...
خداوند متعال فرمود: نماز کسی را می پذیرم که:1- درمقابل عظمت من خاضع باشد.2- از خواسته های نفسانی به خاطر من خود را دور کند.3-روزش را با یاد من به پایان برد.4- بر بندگانم بزرگی نفروشد.5- به گرسنه غذا دهد.6- برهنه را بپوشاند.7- به مصیبت دیده مهربانی کند.8- غریب راپناه دهد.
میزان الحکمه، ج 5، ص 386
کوتاهی در نماز مانع قبولی نماز
24. والله إنَّکُم لِتَعرَفُون مِن جِیرانِکُم و أصحَابِکُم مَن لَو کَان یُصَلِّی لِبَعضِکُم مَا قَبَّلَهَا مِنهُ لإستِخفَافِه بِها، أن الله لایُقبَل إلّا الحَسن، فَکَیفُ یُقبَل مایَستَخَفَّ بِه؟
قسم به خدا، شما از همسایگان و دوستان خود کسانی را می شناسید که اگر برای بعضی از شما نمازی بخوانند، به علت کوتاهی وبی اعتنایی هایی که بر آن روا داشته، از او قبول نخواهیدکرد، همانا خداوند چیز نیکو و شایسته را فقط می پذیرد، پس چگونه بپذیرد عبادتی راکه به آن بی توجهی شده است؟
میزان الحکمه، ج 5، ص387
خشم بر والدین، مانع قبولی نماز
25. مَن نَظَر إلَی أبَوَیهِ نَظَرمَاقِتٍ، و هُما ظَالِمان لَم یَقبَل الله لَه صَلاة
هر کس به پدر و مادرش نگاه تند و خشم آلود کند، اگر چه به وی ستم کرده باشند، خداوند نمازش را نمی پذیرد.
جامع السعادات، ج 2، ص 351
محرومان از شفاعت
26. لایَنالُ شَفَاعَتُنا مَنِ استَخَفَّ بِالصَّلاة
هر کس نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما دست نخواهد یافت.
فروع کافی، ج 3، ص270،حدیث 15
سبک شمردن نماز و توجه به حاجات
27. إذا قَامَ العَبد فِی الصَّلاة فَخَفَّفَ صَلاتُه قَال الله تعالی لِمَلائِکَتِه: أما تَرَونَ إلَی عَبدِی کَأنَّهُ یَری أنَّ قَضَاءُ حَوائِجِهِ بِیَدِ غَیرِی، أما یَعلَمُ أنَّ قَضَاء حَوائِجُه بِیَدی
وقتی بنده برای نماز به پا خیزد و نمازش را سبک ادا کند، خداوند به فرشتگانش می فرماید: آیا به بنده من نمی نگرید که گویا برآوردن حاجت هایش را به دست دیگری غیر از من می بیند! آیا نمی داند که برآوردن حوایج او به دست من است؟
محجة البیضاء، ج 1، ص341
حضور در مساجد
28. عَلَیکُم بإتیانِ المَساجِد فَإنَّها بُیُوتِ الله فِی الإرض مَن أتاهُ مُطَهَّراً طَهَّرَهُ الله مِن ذُنُوبِه و کَتَب مِن زُوّارِه
بر حضوردر مساجد مواظبت کنید! چرا که مساجد، خانه های خداوند در زمین است. کسی که باحالت طهارت وارد مسجد شود، خداوند او را از گناهانش تطهیر می نماید و نام وی رادر زمره زائرین خویش می نویسد.
وسائل الشیعه، ج 1، ص 267
محبوبیت نماز اول وقت
29. أَفضَلُ الأعمَالِ إلَی الله الصَّلاة لِوقتِها و بِرُّ الوالِدَین و الجَهادُ فِی سَبِیل الله
بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است. پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
بحار الانوار، ج 3، ص 85
ثواب نماز صبح در اول وقت
30. فَإذا صَلّی العَبد صَلاةُ الصُّبح مَعَ طُلُوعِ الفَجر أثبَتَت لَهُ مَرَّتَین تَثبِتها مَلائِکة اللَّیل و مَلائِکة النَّهار
پس هرگاه بنده خدا، نماز صبح را با طلوع فجر به جای آورد دو مرتبه برای او نوشته می شود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب می نویسند.
ثواب الاعمال، ص 62
تأثیر گفتن اذان و اقامه
31. مَن صَلَّی بِأذان و إقامةٍ صَلَّی خَلفَه صَفّانِ مِنَ المَلائِکَة و مَن صَلَّی بِإقامَةٍ بِغَیرأذان صَلّی خَلفَهُ صَفٌّ واحِد مَا بَین المَشرِق والمَغرِب
هر کس که نماز را با اذان و اقامه بخواند، دو صف از فرشتگان در پشت سرش نماز می گذارند، و کسی که نماز را با اقامه تنها بخواند یک صف از فرشتگان در پشت سرش نماز می خوانند و اندازه صف به قدر میان مشرق ومغرب است.
محجة البیضاء، ج 1، ص338
اذان با صدای بلند
32. کَان رسُول الله (صلی الله علیه واله) یَقُول لِبَلال إذا دَخَل الوَقتُ یَا بَلال أعِل فَوقَ الجِدار و أرفَع صَوتَک بِالأذان
رسول خدا (صلی الله علیه واله) هنگامی که وقت نماز فرا می رسید به بلال می فرمود: بالای دیوار (مسجد)برو و اذان را با صدای بلند بگو.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 624
وضو پیش و بعد از غذا
33. الوُضُوء قَبلَ الطَّعام و بَعدَه یَذهَبان الفَقر
وضو پیش از غذا و بعد از غذا، فقر را از بین می برد.
وسائل الشیعه، ج 1، ص 256
ثواب اقتدا به عالم
34. الصَّلاة خَلفُ العَالِم بِألف رَکعَة
نماز در پشت سر یک عالم برابر هزار رکعت است.
بحارالانوار، ج 88 ،ص 5
عوامل رستگاری
35. المُنجِیّات: إطعامُ الطَّعام و إفشَاءِ السَّلام والصَّلاة بِاللَّیل والنَّاسُ نِیام
عوامل رستگاری چند چیزاست: اطعام کردن، آشکارا سلام کردن، نمازشب خواندن در
حالی که مردم آرمیده اند.
محاسن البرقی، ص387
رفع بلا به وسیله نماز گزار
36. أنَّ الله یَدفَعُ بِمَن یُصَلِّی مِن شِیعَتِنا عَمَّن لایُصَلِّی مِن شِیعَتِنا ولَوأجمَعُوا عَلی تَرکِ الصَّلوة لَهَلَکُوا
همانا خداوند به وسیله شیعیانی که نماز به جا می آورند، از شیعیان بی نماز (بلا) را دفع می کند، ولی اگر همه تارک نماز بودند، هر آینه همه هلاک می شدند.
مستدرک الوسائل، ج 1، ص 184
ملاقات پروردگار
37. هَذِه الصَّلوات الخَمس المَفرُوضات مَن أقَامَهُنَّ و حَافَظ عَلَی مَواقِیتِهّنَّ لَقی الله یَوم القِیامَة
کسی که نمازهای پنج گانه را به پا داشته و محافظت از اوقات آن نماید، روز قیامت، پروردگار را ملاقات می کند.
ثواب الاعمال، ص 70
اثر کار نیک برای میت
38. یَدخُل عَلَی المَیِّتِ فِی قَبرِه الصّلاة و الصَّوم و الحَجّ و الصَّدقة و البِّر و الدُّعاء، و یَکتُب أجرَهُ لِلَّذِی یَفعَلَه و لِلمَیِّت
نماز و روزه و صدقه و نیکی و دعا برای میت در قبر او داخل می شود، و اجر و پاداش این امور برای میت و آن کسی که آن را انجام می دهد، نوشته می شود.
بحار الانوار، ج 82 ،ص 62
سؤال از نمازهای پنج گانه
39. إذا لَقِیت الله بِالصَّلواتِ الخَمس المَفرُوضَات لَم یَسألُکَ عَمَّا سِوی ذَلِک
هنگامی که خداوند را با نمازهای پنج گانه واجب ملاقات کردی، سؤال از شما نمی شود، مگر از نمازهای پنج گانه.
وسائل الشیعه، ج3، ص 5
نشانه شیعه بودن
40. شِیعَتنُا أهلُ الوُرَع و الإجتِهاد و أهل الوَفاء و الأمانَة و أهل الزُّهد و العِبادَة و أصحَاب الإحدَی و خَمسِین رِکعَة فِی الیَوم واللَّیلَة
شیعیان ما اهل تقوی و پاکدامنی و کوشش و جدیت اند و مردمی باوفا و امین اند و اهل زهد و عبادت اند و کسانی هستند که در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز می خوانند.
بحار الانوار، ج68 ص 167
این شهید گویی همین امروز به شهادت رسیده است؛ چهرهای آرام با چشمانی بسته، موهای تاب دار مشکی، محاسن کوتاه و لبهای خشکیده حتی جراحت شکمش هم تازه است؛ نام این شهید را در لیست میبینند محمدرضا شفیعی واحد تخریب لشکر علی بن ابیطالب(ع) اعزامی از قم.
خبرگزاری فارس، سعیده سخایی: قبرها را یکی یکی میشکافند؛ قرار است پیکر پاک شهدا بعد از سالها به وطن بازگردد و در خاک ایران اسلامی آرام بگیرند. قبر شماره 128 در ردیف 18 باز میشود اما با تکههای استخوان روبهرو نمیشوند؛ این شهید گویی همین امروز به شهادت رسیده است؛ چهرهای آرام با چشمانی بسته، موهای تاب دار مشکی، محاسن کوتاه و لبهای خشکیده حتی جراحت شکمش هم تازه است؛ نام این شهید را در لیست میبینند«محمدرضا شفیعی واحد تخریب لشکر علی بن ابیطالب (ع) اعزامی از قم».
وقتی صدام این خبر را میشنود دستور میدهد چند روزی زیر آفتاب بماند و برای تجزیه زودتر روی آن آهک بریزند؛ این کار انجام شد اما تاثیری نداشت و جسد همچنان سالم ماند.
برای دیدن مادر شهید محمدرضا شفیعی معروف به «مادر شفیعی» از کوچه پس کوچههای محله آذر گذشتیم و با پرسوجو به خانهای رسیدیم که سر در آن عکس محمدرضا بود. وارد حیاط کوچکی شدیم که گلدانهای سرسبز گل آن را با صفا کرده بود، پیرزنی که روی تخت به انتظار ما نشسته بود با مهربانی به ما خوشآمد گفت. چهرهای نورانی داشت چیزی که خیلی جلب توجه میکرد دیوارهای خانه بود که پر از عکس بودند فقط عکسهای محمدرضا از کودکی تا زمان مدرسه و جبهه و عکس بزرگی از بعد از شهادت که تن آدم را میلرزاند. باور کردنی نبود این صورت 16 سال زیر خاک مانده است و تنها تفاوتش با بقیه عکسها این بود که در آن عکس محمدرضا خوابیده و چشمهایش را بسته است.
محمدرضا شفیعی چهارمین فرزند این خانواده است که در سال 46 در محله پامنار قم و در خانهای ساده متولد شد. از مادرش در مورد کودکیهایش میپرسم، میگوید: «مثل بقیه بچههایم بود اما شیطنت زیادی داشت، دوست داشت همه چیز را یاد بگیرد، خیلی کنجکاو بود و زیاد بلا سرش میآمد. یکبار سیم برق را داخل پریز کرد و از روی ایوان خانه به داخل آب-انبار پرت شد وقتی بالای سرش رفتیم سیاه و کبود شده بود و نفس نمیکشید یکی از کسبه محل به نام سید عباس که آدم اهل معرفتی بود محمدرضا را برداشت و شروع کرد به خواندن چند آیه و پسرم آرام چشمهایش را باز کرد، سید عباس گفت طبیب اصلی او را شفا داده است. پدر محمدرضا یک چرخ داشت که با آن در تابستان بستنی و در زمستان شلغم و لبو میفروخت؛ زمانی که او 11 ساله بود پدر از دنیا رفت. محمدرضا با دیدن گریههای من گفت بابا رفت؛ من که هستم؛ گریه نکن من هم گریهام میگیرد؛ برای مرد خوب نیست گریه کند.»